میلاد امام حسین علیه السلام

به نام خداوند یار آفرین

همان خالق شاهکار آفرین

خدایی که هنگام خلق حسین

به خود گفته صدها هزار آفرین

به نام سمیع و علیم و بصیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

زمین روشن و آسمان روشن است

کران تا کران کهکشان روشن است

بنازم به رخسار ماهی کز او

دل و چشم کرّوبیان روشن است

خودش نور و نورش سِراجُ المُنیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

فقط حول و حُوشِ خیابان او

بُوَد خَطّ سِیرِ محبان او

و در کربلا بیش از هر شبی

شب سوم ماهِ شعبان او

هوا دلکش است و فضا دلپذیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

گره خورده دل های ما با حسین

شعاری نداریم جز یا حسین

و ما سالیانی است فهمیده ایم

رفیقی نداریم اِلّا حسین

به دام رفاقت مرا کرد اسیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

به قارون بگویید بر خود مناز

که محروم هستی از این امتیاز

نکرده نصیب تو حُبُّ الحسین

خداوند روزی دِهِ بی نیاز

حسینی نباشی فقیری فقیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

چگونه سپارم دلم را به غیر

مگر دیده ام کم از این خانه خیر

به آنانکه در او فنا گشته اند

به فطرس به شؤذَب به حُرّ و زهیر

کسی نیست مانند او دستگیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

به حق حسین و خدای حسین

بهشت است زیر لوای حسین

یکی از علامات ایمان ماست

همین گریه کردن برای حسین

مرا گریه کرده است روشن ضمیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

شدم با تو اهل تَغَزُّل حسین

به اسم تو کردم توسل حسین

خداوند خیر مرا خواسته

که در قلبم افتاده حُبُّ الحُسین

چه لطفی خدا کرده بر این حقیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

به عرش خدا گوشواره حسین

نبی مرکب است و سواره حسین

از این رو که از خونت اسلام ناب

گرفته حیات دوباره حسین

به تو می رسد آخرِ این مسیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

به جز تو کسی وِتر مُوتُور نیست

به جز تو کسی سِرِّ مستور نیست

بگو لَن ترانی به زُوّار خویش

که سِیرِ جمال تو مِیسور نیست

تو وجه خدایی نداری نظیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

دل آموخت از گردشِ روزگار

فقط می شود با تو شد ماندگار

شد آویزه ی گوشِ من این کلام

که خود کرده ای روزیِ سازگار

حسینی بمان و حسینی بمیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

منم بنده ی زَر خریدت حسین

یکی از هزاران مُریدت حسین

به فرق دوتای علی اکبرت

به حلقوم طفل شهیدت حسین

امان از عذابم بده یا مُجیر

اَمیری حُسینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر

#شاعر محمدقاسمی

سرود مبعث

(سرود۵)

ندای بیست و هفت ماه پر فیض رجب آمد

رسالت بهر احمد هدیه ای از سوی رب آمد

گرفته این جهان

بوی عطر جنان

شده احمد نبی

پس از پیغمبران

رسول الله مدد٢

رسیده پیک حق از سوی خلاق مبین امشب

که یا احمد شدی خاتم به کل مرسلین امشب

ز حی داوری

شما پیغمبری

بشر را یا نبی

نمایی رهبری

رسول الله مدد٢

ندایی آمد از سوی خدا یا مصطفی برخیز

برای یاری کل بشر ای مقتدا برخیز

به دریای ولا

تو همچون گوهری

ز خیل امتت

نما روشنگری

رسول الله مدد٢

تویی بعد از همه پیغمبران پیغمبر رحمت

دهد دین تو بر کل بشر هم جاه و هم عزت

تو هستی مقتدا

تو هستی رهنما

ز لطف حق تویی

بزرگ انبیا

رسول الله مدد٢

من از طفلی شدم ریزه خور خوان عطای تو

به سینه دارم از لطف خدا مهر و ولای تو

الا ای در ناب

تویی چون آفتاب

به حق فاطمه

به قلب من بتاب

رسول الله مدد٢

بهشت شیعه باشد در مدینه صحن و ایوانت

شود آیا شوم مهمان کنار خوان احسانت

بهشتم کوی تو

دو دستم سوی تو

دعا کن یا نبی

بگیرم بوی تو

رسول الله مدد٢

تو اول نوری و آخر پیمبر یا رسول الله

ز لطف حق توذهستی شیعه پرور یا رسول الله

سراپا رحمتی

امید امتی

تو تا محشر نبی

به شیعه عزتی

رسول الله مدد٢

شب مبعث منم سائل کنار خوان تو مولا

تویی روشنگر هستی منم پروانه ات مولا

ز الطاف اله

منم بر تو پناه

به حق فاطمه

نما بر من نگاه

رسول الله مدد٢

#رضا_یعقوبیان

#مبعث

@yaghubianreza

نوحه امام کاظم علیه السلام

هفتم امام و مقتدای امت

گردیده رهسپر به سوی جنت

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

شیعه بزن از داغ او به سینه

رفت از جهان امام بی قرینه

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

از ظلم و جور و کینه های هارون

هفتم امام شیعه گشته دلخون

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

موسی بن جعفر شد اسیر زندان

عمرش رسد از جور و کین به پایان

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

سندی که دارد بغض او به سینه

می زد به او زخم زبان ز کینه

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

هر روز روزه بود و ظالمانه

سندی بزد او را به تازیانه

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

چون مادرش رو به سوی خدا کرد

بر مرگ خود در محبسش دعا کرد

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

امام ما از بس که بوده مظلوم

آخر به زهر کینه گشته مسموم

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

زهر ستم شرر زده به جانش

سوزانده است تا مغز استخوانش

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

موسی بن جعفر شد شهید بیداد

پیکر پاکش روی جسر بغداد

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

تشییع شد بر روی دوش یاران

پیکر جدش زیر سم اسبان

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

تشییع شد پیکر اطهر او

کسی نزد از کینه دختر او

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

گریان ز داغش شیعیان مولی

جسم حسین بر روی خاک صحرا

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

از سوز داغش شیعیان خمیدند

رأس حسین را از بدن بریدند

کاظمین در عزا،گشته چون کربلا

آه و واویلا۲

#رضا_یعقوبیان

#سبک_حاج_ناظم

نوحه حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام

از جفا و ظلم هارون ستمگر

شد شهید راه دین موسی بن جعفر

وا مصیبت۳

سندی شاهک ستم افزون نموده

با اهانت ها دلش را خون نموده

وا مصیبت۳

روز و شب از ظلم و کینه ظالمانه

بر امام عالمین زد تازیانه

وا مصیبت۳

بس که دیده ظلم و کینه کنج زندان

مرگ خود خواست آن امام از حی سبحان

وا مصیبت۳

آن که چون زهرای اطهر بوده مظلوم

از جفا و ظلم هارون گشته مسموم

وا مصیبت۳

خون دلش شد آن امام بی قرینه

کنج زندان شد شهید از زهر کینه

وا مصیبت۳

کنج زندان بلا از کینه جان داد

غربت خود را به عالم او نشان داد

وا مصیبت۳

هفتمین نور خدا روح عبادت

بوده غل بر گردنش بعد از شهادت

وا مصیبت۳

گلعذار فاطمه از ظلم و بیداد

پیکرش مانده سه روز بر جسر بغداد

وا مصیبت۳

جسم او گردیده تشییع جنازه

بار دیگر داغ جدش گشته تازه

وا مصیبت۳

جسم او بوده به روی دوش یاران

جسم جدش گشته پامال ستوران

وا مصیبت۳

بار دیگر گریه دار کاظمینم

یاد مظلومی جد او حسینم

وا مصیبت۳

استاد رضا_یعقوبیان

نوحه حضرت زینب سلام الله علیها

می رود از این جهان

عمه ی صاحب زمان

اخت الحسین امشب،رود سوی عقبی

مهمان شود زینب،بر حضرت زهرا

یا زینب کبری۲

این گل زهرا نشان

می رود سوی جنان

بانوی بی همتا،رود از این دنیا

راحت شود امشب،از رنج و از غم ها

یا زینب کبری۲

او که با عزت بود

عازم جنت بود

در لحظه ی آخر،یاد حسین افتاد

با اشک و با ناله،سر بر زمین بنهاد

یا زینب کبری۲

باشد او در شور و شین

یاد غم های حسین

بود گل زهرا،غم مبتلا امشب

افتاده او یاد،کرب و بلا امشب

یا زینب کبری۲

این گل زهرا نما

بوده یاد کربلا

افتاده او یاد،پیکر روی خاک

گرید گل زهرا،بر آن تن صد چاک

یا زینب کبری۲

او غمین و خسته است

قلب او بشکسته است

به یاد غم های،کرب و بلا گرید

بهر حسین ماه،بر نیزه ها گرید

یا زینب کبری۲

دیده جسم بی کفن

پیکری صد پاره تن

دیده که دشمن زد،شرر به هر خیمه

تن بر روی خاک و،سر بر روی نیزه

یا زینب کبری۲

#رضا_یعقوبیان

#سبک_با_نوای_کاروان

#حضرت_زینب_س

@yaghubianreza

سرود میلاد حضرت علی علیه السلام

(سرود۱۴)

نما شادی که روز سیزده ماه رجب آمد

امیرالمؤمنین مولا علی از بیت رب آمد

جهان زیبا شده

گلی پیدا شده

که زینت بر جهان

مهی والا شده

علی مولا علی۴

مهی زیبا در عالم گشته امشب انجمن آرا

گلی گشته عیان با عطر و بوی خالق یکتا

رسید از حق نوید

که امشب گشته عید

شد از بیت خدا

عیان نور امید

علی مولا علی۴

رسیده مرتضی با مادرش از سوی بیت الله

بود در انتظار روی ماه او رسول الله

مه عالم علی

شد از کعبه برون

در آغوش نبی

بخواند مؤمنون

علی مولا علی۴

به روز سیزده ماه رجب بر ما عنایت شد

که میلاد علی مرتضی شاه ولایت شد

همه عالم شده

چنان خلد برین

رسیده عاشقان

امیرالمؤمنین

علی مولا علی۴

اگر که من به گلزار ولایت همچنان خارم

درون سینه ام مهرو ولای مرتضی دارم

منم مولا علی

گدای کوی تو

شب میلادتان

دو دستم سوی تو

علی مولا علی۴

شب میلادتان مولا به دل شور و شعف دارم

خدا داند که در دل شوق دیدار نجف دارم

گل باغ ولا

نماعیدی عطا

بده مولا نجف

مدینه کربلا

علی مولا علی

رضا_یعقوبیان

سرود میلاد امام جواد علیه السلام

خنده بر روی لب اهلِ ولا مبارکه

جشنِ میلاد جواد بنُ الرضا مبارکه

این خجسته جشنِ میلاد

تهنیت باد تهنیت باد

ای عزیز مرتضی یا جواد بنُ الرّضا

--

دیده ی عشّاقِ آل مصطفی گردیده تر

چونکه در ماهِ رجب ماهِ رضا شد جلوه گر

این خجسته جشنِ میلاد

تهنیت باد تهنیت باد

ای عزیز مرتضی یا جواد بنُ الرّضا

--

ای محبین با نوای یا رضا و یا حسین

وعده ی دلدادگان هم کربلا هم کاظمین

هر چه گویم از مقامات و کراماتش کم است

تاری از قُنداقه اش حبل المتین عالَم است

این خجسته جشنِ میلاد

تهنیت باد تهنیت باد

ای عزیز مرتضی یا جواد بنُ الرّضا

--

سائل و محتاج لطف او همه دنیا بُوَد

رزق کلّ معتکف ها دست این آقا بُوَد

این خجسته جشنِ میلاد

تهنیت باد تهنیت باد

ای عزیز مرتضی یا جواد بنُ الرّضا

نوحه امام هادی علیه السلام

۱۳

(امام هادی ع)

ای نجل علی هادی(تو کشته ی بیدادی)۲

در سامره جانت را(در راه خدا دادی)۲

سامره از داغت ماتمسرا شد

برپا در خانه ات بزم عزا شد

امام عسکری آجرک الله۲

تو منشاء آزادی(در عالم ایجادی)۲

با زهر ستم مولی(تو از نفس افتادی)۲

عمری بوده ای از حق خود محروم

عاقبت گردیدی از کینه مسموم

امام عسکری آجرک الله۲

بودی گل باغ دین(همچون پدرت مظلوم)۲

معتز ز ستم مولی(بنموده تو را مسموم)۲

با زهر کینه گردیدی تو خاموش

حسن در عزایت گشته سیه پوش

امام عسکری آجرک الله۲

از داغ تو یا مولی(قلب حسنت خون شد)۲

با گریه و سوز دل(از داغ تو محزون شد)۲

از سوز داغ تو هر دم می سوزد

بر دل شیعیان شعله افروزد

امام عسکری آجرک الله۲

از خانه تو را مولی(دشمن به شتابت برد)۲

جان ها به فدای تو(در بزم شرابت برد)۲

در مجلس رسیده جان تو بر لب

افتادی به یاد عمه ات زینب

امام عسکری آجرک الله۲

افتاده ای تو یاد(قاری و سر و قرآن)۲

در پیش روی طفلان(لب ها و چوب خزران)۲

حسین فاطمه دم زد ز محبوب

یزید بی حیا زد بر لبش چوب

امام عسکری آجرک الله۲

#رضا_یعقوبیان

مدح امام زمان علیه السلام

یا امام العَصر یا کهفَ الاَمان

یا جمالَ الکَون یا قطبَ الزَّمان

اى ز فیضت ما سِو الله برقرار

وى طُفیلِ هستی ات کون و مکان

اى سپهر عدل و مصباحِ یقین

وى جنابت قبله ی کرّوبیان

بنده ی درگاه تو افلاکیان

ریزه خوار خوانِ تو پیر و جوان

اى نگهدارنده ی دین خدا

وى پناه و مُنجى مستضعفان

صبر ما زین شام هجران شد تمام

رفت از کف طاقت و تاب و توان

اَلفراقُ اَلفراقُ اَلفراق

اَلامانُ اَلامانُ اَلامان

لا تَدعنا فِى النوائب اَلغیاث

اَدرک العبد الضعیف المُستهان

حجّت اللّهى و مصباحِ هدى

ز امر یزدانى به عالم حکمران

آنکه سر بگذاشت بر خاکِ درت

خاک درگاهش بود رشک جنان

لاینال الجنة الّا مَن یکون

شیعة المهدى امام انس و جان

من تو را تا جُسته ام حق جُسته ام

اى سلیلِ خاتم پیغمبران

هر که سر برتافت از درگاه تو

گشت محکوم عذاب جاودان

در جلال و قدر تو حیران عقول

در بیان مدح تو اَلکن زبان

یا امینَ الله عَجِّل فى الظّهور

وانْصُرِ الاِسلام بِالنّصرِ العیان

اوفِتاده دین و احکام خدا

شرح و تفسیرش به رأى جاهلان

در نظامات و هدایتهاى شرع

باب تحریف آمده اندر میان

ریشه ی بیداد و نامردى بزن

پُر ز انصاف و عدالت کن جهان

کاخ استکباریان کن منهدم

سرنگون کن رایت وهّابیان

یا ولىَّ الله «لطفى» را مخواه

بیش از این اندر فراقت خسته جان

#شاعر آیت الله صافی گلپایگانی