نوحه اربعین

.

#مناجات_با_امام_زمان

حضرت مهدی ارواحنا فداه و اربعین حسینی

اربعین گشته کجایی مهدی

در نجف یا کربلایی مهدی

در میان همه ی خلق جهان

تو فقط صاحب عزایی مهدی

در کنار همه ی آل الله

سفره‌دار کربلایی مهدی

بر همه عالم هستی تا حشر

تو امیر و مقتدایی مهدی

ای گل سرسبد آل الله

تو فقط امید مایی مهدی

دست من گیر ز لطف و کرمت

تو که مصباح خدایی مهدی

منتظر بهر تو هستم مولا

مردم از درد جدایی مهدی

گر بیایی ز سفر مولا جان

گره از کار گشایی مهدی

همه ی آرزوی ماست،آقا

بین جمع ما بیایی مهدی

از کرامت گل آل احمد

جمع ما را کن دعایی مهدی

ما همه درد و تو هستی درمان

تو به درد ما دوایی مهدی

یاد جد تو حسین مظلوم

دل ما گشته هوایی مهدی

با نگاه تو و جدت حیدر

شده‌ام کرب و بلایی مهدی

اربعین آمده و با گریه

با همه تو هم نوایی مهدی

اربعین گل زهرای بتول

تو به یاد شهدایی مهدی

یاد غم‌های حسین زهرا

بر لبت شور و نوایی مهدی

اربعین کرب و بلایی تو اگر

یاد گل‌های ولایی مهدی

ای گل آل عبا منتقم و

پسر خون خدایی مهدی

اربعین گل زهرا ،مولا

یاد شاه سر جدایی مهدی

شکر حق از کرمت یا مولا

مقتدای این (رضایی) مهدی

#اربعین

#امام_زمان

#رضا_یعقوبیان

نوحه اربعین

یه عمریه نفس تو سینه دم میگیره

میاد تا اسم کربلا دلم میگیره

شبا همش میگم ایشالا که یه روزی

برا حرم دعای مادرم میگیره

دلم میگیره..

دیگه مسافرای اربعین تو راهن

دلم میگیره

آقا یه عده منتظر به نیم نگاهن

دلم میگیره

یه عده مثل من که خیلی روسیاهن

تو دعوتم کن ..

دیگه اونی میشم که تو میخوای آقاجون

تو دعوتم کن

بذار که اربعین بشم دوباره مهمون

«غریب مادر

حسین حسین حسین حسین»

به جا مچم همیشه دستمو گرفتی

تویی دلیل زندگیم اگه نباختم

چایی مجلس عزات منو عوض کرد

خودم رو توی روضه های تو شناختم

جوونم آقا..

دعایی کن فدا علی اکبرت شم

جوونم آقا ..

دلم میخواد فدای اشک مادرت شم

جوونم آقا..

بگم تو یه کلام میخوام که نوکرت شم

بمیرم آقا..

چه حالی داشتی اکبرت شد ارباً اربا

بمیرم آقا..

تو قتلگاه سرت بوده رو پای زهرا

بمیرم آقا..

چه حالی داشته دخترت دیدت رو نی ها

«غریب مادر

حسین حسین حسین حسین»

↫『

شعر اربعین

من اربعین در کربلا را دوست دارم

یک شب حرم در سامرا را دوست دارم

در صحن ساعت می زنم باعشق فریاد

من انعکاس ربنا را دوست دارم

وقتی بغل می گیرم آن شش گوشه ات را

آرامشم در این سرا را دوست دارم

با اشک چشمانم وضو می گیرم از عشق

این اشکهای بی صدا را دوست دارم

بر سفره ی اکرام مولا می نشینم

یکرنگی شاه و گدا را دوست دارم

صد لاله پر پر شد در این دشت بلاخیز

من خاک سرخ نینوا را دوست دارم

فریاد بر می اورم تا روز محشر

آزاده ی دشت بلا را دوست دارم

چون از ازل بر عشق مولا مبتلایم

پایان خوب ماجرا را دوست دارم

#نرگس_شعبانی

زمینه اربعین

سلام آقا سلام ، تو راه کربلام

به امید خدا منم دارم میام

با کوله بار اشکم با کوله بار آهم

یه اربعین دیگه پیاده توی راهم

تو راه کربلا منو می بینی

اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني

تو موکبا کنار من می شینی

اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني

روی دوشم علم، قدم پشت قدم

ایشالا میرسم شب جمعه حرم

قدم بذار رو چشمام که موقع نزوله

بذار منم بفهمم زیارتم قبوله

فدای اسم تو چقدر شیرینی

اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني

تو پادشاهی و منم مسکینی

اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني

قرار عاشقا نجف تا کربلا

نفس پشت نفس بگو شکر خدا

اگر که حسن مطلع امیرالمومنینه

حسن ختام تو صحن یل ام البنینه

از ابتدا تا انتهای این راه

روحی لک الفداء اباعبدالله

با زائر تو میگه خورشید و ماه

روحی لک الفداء اباعبدالله

نوحه ورود اسرا به مدینه

(ورود اهل بیت ع به مدینه)

ای مدینه شهر غم،زینب آمد با محن

آمده زینب ولی،بی حسین اندر وطن۲

ای مدینه با حسین رفتم و تنها گشتم

من اسیر کینه و ظلم و ستم ها گشتم

زینبم من زینبم جان رسیده بر لبم

آمدم یا جدا،غرق در ماتم ها

من خجالت می کشم،از تو و از زهرا۲

با حسین رفتم و دیگر شده ام بی یاور

بر سر و سینه زنم از غم و رنج مادر

زینبم من زینبم جان رسیده بر لبم

مادر آمد دخترت،دختر غمپرورت

بی برادر گشته است،زینب بی یاورت۲

تو نبودی که ببینی چه گذشت بر زینب

دیده ام داغ برادر شده ام جان بر لب

زینبم من زینبم جان رسیده بر لبم

دیده ام کوفه و شام،ظلم بر من شد تمام

خورده بر جسم همه،سنگ ها از لب بام۲

سنگ ها از همه سو بر من و طفلان زده اند

خیزران را به لب قاری قرآن زده اند

زینبم من زینبم جان رسیده بر لبم

#رضا_یعقوبیان

#سبک_گل_مینوی_علی

@yaghubianreza

مرثیه اربعین حسینی حضرت زینب سلام الله علیها

برادر غریب من من زینب هستم

کنار قبر خاکی ات جان بر لب هستم

کنار قبر تو حسین من دل غمینم

زائر قبر تو حسین در اربعینم

با چشم گریان آمدم ای نور دیده

کنار قبر تو منم قامت خمیده

از سفر شام بلا برگشته‌ام من

سوی حریم کبریا برگشته ام من

با تو بود این گفتگویم ای برادر

شرح سفر با تو بگویم ای برادر

بعد از تو زد دشمن ز کین آتش به خیمه

رأس تو را آن بی حیا زد روی نیزه

برادرم بعد از تو خون گشته دل من

ظلم عدو شرر زده بر حاصل من

بعد از تو دشمن زخم خواهر را نمک زد

بر کودکان و بر یتیمانت کتک زد

اهل حرم را دشمنت زد بی بهانه

گاهی به کعب نی گهی با تازیانه

ای نور دیده بعد تو رفتم اسیری

اما به کوفه خواهرت کرده امیری

با خطبه ی غرای خود غوغا نمودم

من دشمنانت را حسین رسوا نمودم

بدتر ز ظلم کربلا شام بلا بود

ظلم و ستم بر ما به پنهان و ملا بود

هر لحظه ظلم شامیان برما عیان بود

ناموس تو در بین آن نامحرمان بود

مست غرور از کین یزید بی حیا بود

رأس تو یا مولا در آن تشت طلا بود

در تشت زر جان امیرالمؤمنین بود

گریان بابای غریبش ساجدین بود

ای قاری قران زدی تو دم ز محبوب

می زد به لب هایت یزید بی حیا چوب

دیدم کنار تشت زر ماه مدینه

می زد به صورت زین غم و ماتم سکینه

بر من دعا کن یا حسین حاجت بگیرم

من در کنار قبر پک تو بمیرم

#رضا_یعقوبیان

#اربعین

نوحه اربعین

ای مونس و یار من(بر تو شده ام زایر)۲

بنگر که غم و اندوه(گشته ز رخم ظاهر)۲

من زینب حماسه آفرینم

ای برادر زایر اربعینم

ای برادر حسین وای از غریبی۲

ای نور دل زینب(من زینب تو هستم)۲

در کرب و بلای تو(جان بر لب تو هستم)۲

زده داغ تو بر دل من شرر

با تو گویم من از رنج این سفر

ای برادر حسین وای از غریبی۲

با اهل حریم تو(می سوزم و محزونم)۲

بنگر به من غمگین(از داغ تو دلخونم)۲

آمدم اما بی ماه مدینه

می سوزند با من رباب و سکینه

ای برادر حسین وای از غریبی۲

مهر تو عجین باشد(با آب و گل زینب)۲

بعد از تو حسین جانم(خون گشته دل زینب)۲

بعد از تو آتش زد دشمن به خیمه

سر پاکت را زد بر روی نیزه

ای برادر حسین وای از غریبی۲

بعد از تو برادرجان(بی صبر و شکیبم من)۲

گریان شهیدانم(تنها و غریبم من)۲

بعد از تو دشمن بر زخمم نمک زد

کودکان تو را هر دم کتک زد

ای برادر حسین وای از غریبی۲

بعد از تو برادرجان(خون شد جگر زینب)۲

بنگر قد خم گشته(سوز و شرر زینب)۲

دشمن دین خدا بی بهانه

بر اهل حرم زد با تازیانه

ای برادر حسین وای از غریبی۲

بعد از تو عدوی تو(ما را به اسیری برد)۲

از بس که کتک خوردند(هر غنچه ی تو پژمرد)۲

خون شد دل همه در شهر کوفه

تا سر پاکت زد بر نی شکوفه

ای برادر حسین وای از غریبی۲

طول سفر زینب(با شمر لعین شد طی)۲

در رو به روی خواهر(بوده سر تو بر نی)۲

کشیدم برادر رنج و مشقت

خون شد جگرم زین داغ و مصیبت

ای برادر حسین وای از غریبی۲

رنج و غم بسیاری(در شام بلا دیدم)۲

آن رأس پر از خونت(در تشت طلا دیدم)۲

با قرآنت زدی تو دم از محبوب

یزید بی حیا بر لبت زد چوب

ای برادر حسین وای از غریبی۲

رقیه گل عصمت(شد چیده ز گلخانه)۲

در نیمه ی شب شد دفن(در گوشه ی ویرانه)۲

از این مصیبت شد جان من بر لب

سراغ دخترت مگیر از زینب

ای برادر حسین وای از غریبی۲

#رضا_یعقوبیان

#اربعین

نوحه اربعین

به یاد تو حسین،شدم من دلغمین

کنار قبر تو،رسیدم اربعین

رسیدم از سفر

حسین با چشم تر

شدم من خونجگر

برادرجان حسین۳

برادر از سفر،به تو گویم سخن

بود در سینه ام،غم و رنج و محن

ز ظلم اشقیا

بدیدم کربلا

غم و رنج و بلا

برادرجان حسین۳

بدیدم کربلا،سویت دشمن دوید

بمیرم از قفا،سر پاکت برید

عدو جای کمک

به زخمم زد نمک

بزد ما را کتک

برادرجان حسین۳

پس از تو دشمنت،زد آتش خیمه ها

تنت بر روی خاک،سرت بر نیزه ها

شدم من غم نصیب

پس از تو بی شکیب

حسین گشتم غریب

برادرجان حسین۳

کنار اهل بیت،میان شهر شام

زدند سنگ جفا،به ما از روی بام

ز جور و کینه ها

به دست اشقیا

شده بر ما جفا

برادرجان حسین۳

بدیدم ظلم و کین،حسین شام خراب

ببردند از ستم،سوی بزم شراب

تو در تشت طلا

گرفتم من عزا

نمودم گریه ها

برادرجان حسین۳

به صوت دلربا،زدی دم از خدا

بزد چوب جفا،به لب آن بی حیا

گل زهرا نشان

از آن زخم زبان

شدم قامت کمان

برادرجان حسین۳

رقیه دخترت،خرابه مانده جا

به ویرانه حسین،گرفتم من عزا

رقیه داده جان

شد اشک من روان

قد من شد کمان

برادرجان حسین۳

به عشق و مهر تو،اسیرم یا حسین

دعا کن بعد تو،بمیرم یا حسین

یگانه یاورم

نگر چشم ترم

شکسته شد پرم

برادرجان حسین۳

#رضا_یعقوبیان

#اربعین

زمزمه جامانده های اربعین

من که جامانده از اربعینم آقا

ریزم از دیده اشک دل غمینم آقا

اربعین شد در شور و شینم من

با دلم بین الحرمینم من

یا اباصالح مددی مولا ۳

گرچه من نشدم زائر اربعین

یاد داغ حسین شده‌ام دل غمین

جان رقیه تو دعایم کن

زائر شهر کربلایم کن

یا اباصالح مددی مولا۳

اربعین آمده دل پر از غم شده

مهدی فاطمه فصل ماتم شده

دیده گریان در انتظارم من

یوسف زهرا بی قرارم من

یا اباصالح مددی مولا۳

ای عزیز همه نور هردل بیا

بزم ماتم بپاست شمع محفل بیا

یابن زهرا صاحب عزایی تو

بی قرارم من کی می آیی تو

یا اباصالح مددی مولا۳

ای طبیبم بیا ای حبیبم بیا

از غم دوریت بی شکیبم بیا

جانم از هجر تو بود بر لب

کن نظر جان عمه ات زینب

یا اباصالح مددی مولا ۳

بین ما اربعین تو بیا بی خبر

از کرامت نما جمع ما را نظر

پر زند این دل در هوای تو

دل من تنگ است از برای تو

یا اباصالح مددی مولا ۳

بیایابن الحسن شیعه تنها شده

بی تو یابن الحسن کوه غم ها شده

تو بیا غمخوار همه امت

جان زهرا از سفر غربت

یا اباصالح مددی مولا۳

اربعین آمده یوسف فاطمه

سوز و اشکم بده ای امید همه

در کجایی یار غریب من

از سفر برگرد ای حبیب من

یا اباصالح مددی مولا۳

(سبک: همه جا بروم )

#اربعین #جامانده

#رضا_یعقوبیان

برگشت به مدینه

۲۶

(ورود اهل بیت ع به مدینه)

مدینه آمدم من،سفیر کربلایم

ز داغ پور زهرا،بود بر لب نوایم

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،به چشم خود بلا را

بدیدم ماجرای،غم کرب و بلا را

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،گل بستان لیلا

تن پاک علی شد،ز کینه اربا اربا

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،ز کینه علی اصغر

به تیر حرمله او،بگشته پاره حنجر

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،شده پرپر گل یاس

جدا گشته ز کینه،دو دست از تن عباس

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،حسینم شده تنها

فتاده بر روی خاک،میان جمع اعدا

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،دل او را شکستند

میان مقتل خون،روی سینه نشستند

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،حسین افتاده بر خاک

میان جمع دشمن،تن بی سر و صد چاک

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،سوی حسین دویدند

ز کین خنجر کشیدند،سر او را بریدند

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،حرم را بی نظیرند

به دست دشمن دین،ز ظلم و کین اسیرند

امان از این مصیبت۲

مدینه برده ما را،به شهر کوفه و شام

به سنگ کینه مردم،زدند بر ما ز هر بام

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،غم شام بلا را

یزید و چوب خزران،سر و تشت طلا را

امان از این مصیبت۲

مدینه دیده ام من،حسین دم زد ز محبوب

ز ظلم و جور و کینه،یزید زد بر لبش چوب

امان از این مصیبت۲

#رضا_یعقوبیان

#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه

@yaghubianreza

نوحه زمینه اربعین

اربعین

یا حسین بعدِ چهل روز،سختی و ظلم و جسارت
دیدگان بگشا و بنگر زینب آمد از اسارت
در فِراقت روضه خواندم
من پیامت را رسانم
آه و واویلا، واویلا

بی تو ای فرزند زهرا رنج ها بر جان خریدم
سَروْ گونه رفتم اما چون هلال از غم خمیدم
وای از اَغیارِ کوفه
مَجلس و بازار کوفه
آه و واویلا، واویلا

شد شکسته از کبوتر در هَیاهوی ستم بال
این چهل روزه به زینب طی شده همچون چهل سال
در رَهِ دین ای یگانه
خورده ام من تازیانه
آه و واویلا، واویلا

از رُخ چون آفتابت شرمسارم ای حسین جان
دختر دردانهٔ تو مانده جا در کنج ویران
عاشقی را او نشان داد
بسکه بابا گفت جان داد
آه و واویلا، واویلا

نوحه اربعین

هـم خزانـم غم، هم بهارانم

اربعینی داغ، مـانده بر جانم

ای حسین جانم             ای حسین جانم

 

 

مـن به قربان چشمِ معصومت

بــوسه گیــرم از قبـر مظلومت

من که بی تو در سوز هجرانم

ای حسین جانم             ای حسین جانم

 

 

ایـن چهـــل منــزل سیــر غمها بود

قـــافلـه راهــش غـــربت مــــــا بود

شمع غم می‌سوخت در شبستانم

ای حسین جانم             ای حسین جانم

 

 

ای دلــــم یـــاد کــام عطشانت

آمـــــده زینـــب بــــا یتیمـــــانت

ای بقــــــربــــانت ای بقــــربانت

بیش ازاینها نیست تاب هجرانم

ای حسین جانم             ای حسین جانم

 

 

گــر تنت بود و خنجر دشمن

گـر اسارت بود هم رکاب من

تلخـی هجــــران طاقت بودن

آتشـی شـو ای غم بسوزانم

ای حسین جانم             ای حسین جانم

سینه زنی واحد اربعین - اجرا حاج عبدالرضا هلالی

اومده یه کاروونی میون نم نم بارون

برا دشت کربلا باز اربعین اومده مهمون

 کاروون اومده اما نداره قافله سالار

 اومده بعد چهل روز ولی اینبار بی علمدار

 پشت قافله یکی هست تو دلش یه دنیا درده

 به حسین قول داده بوده بی رقیه بر نگرده

یا حسین غریب مادر

زینب اومده زیارت با تنی که نیمه جونه

کنار قبر حسینش داره فاتحه میخونه

 برا زینب این چهل روز انگاری بوده چهل سال

 پیرهن خونی تو دستاش داره میره سمت گودال

 نجمه و لیلا کنار مزار قاسم و اکبر

 اما هی رباب میگرده پی قبر علی اصغر

یا حسین غریب مادر

هنوزم بعد چهل روز رد خیمه سوخته ها هست

هنوزم نیزه شکسته روی خاک قتله گاه هست

 نه دیگه گوشواره ای هست نه دیگه معجری مونده

 نه دیگه گهواره ای هست نه علی اصغری مونده

 توی علقمه سکینه شده چشماش مثه دریا

 جگرش داره میسوزه که کوچیکه قبر سقا

یا حسین غریب مادر

نوحه زمینه/شور – حضرت رقیه سلام الله علیها  

رقیه بنت الحسین....
ای حرم با صفات/ کوی امید همه/ ای رخ نورانی ات/ آینه ی فاطمه
مهر تو آغشته با/ آب و گل عاشقان /جان به فدای تو ای/ نور دل عاشقان
به یاد بابا بُوَد/دلت به غم مبتلا/ز ناله های تو شد/خرابه کرببلا
دل محبین ز غم/چه پر شرر آمده/به دیدنت نیمه شب/سر پدر آمده

رقیه بنت الحسین....
عجب سری لاله گون/ز کینه ها غرق خون/عجب سری که کند/غم فلک را فُزون
به سوز دل گفته ای/که نور چشم ترم/ببین که از داغ تو/چه آمده بر سرم
ببین که بعد از عمو/جمال من نیلی است/وسیله ی کینه ی/یزیدیان سیلی است
این دشمنان پلید/جُنود اهریمنند/به ضربه ی کعب نی/سه ساله را میزنند

رقیه بنت الحسین....

نوحه زنجیرزنی و سینه زنی اربعین -( خدایا من دوباره دل غمینم)

اربعین
خدایا من دوباره دل غمینم (2)
به یاد سوز و داغ اربعینم
شده قلبم پر از غم
ز درد و رنج و ماتم
حسینم وا حسینا (2)
********
رسیده کاروان غم نصیبان (2)
کنار مرقد پاک شهیدان
همه غرق عزایند
به یاد کربلایند
حسینم وا حسینا (2)
********
چهل روز است دل زینب شکسته (2)
ز داغ کربلا در غم نشسته
بریز اشک دیده
بر آن حنجر بریده
حسینم وا حسینا (2)
********
سر قبر حسین زینب رسیده (2)
ولی موی سپید و قد خمیده
ز جا برخیز برادر
ببین غمدیده خواهر
حسینم وا حسینا (2)
********
نبودی دشمنت زخم نمک زد (2)
میان کوچه زینب را کتک زد
ببین تو آه سردم
سراپا رنج و دردم
حسینم وا حسینا (2)
********
ز داغ دخترت سوزد دل من (2)
زده آتش تمام حاصل من
اگرچه زنده هستم
ز تو شرمنده هستم
حسینم وا حسینا (2)
********


شاعر: رضا یعقوبیان
منبع: سایت امام هشت
www.emam8.com

نوحه سینه زنی و زنجیرزنی اربعین -( ای خدا من دل غمینم یاد داغ اربعینم)

ای خدا من دل غمینم (۲)
یاد داغ اربعینم
جان من می رسد بر لب امشب
گریم و سوزم از اشک زینب
یا حسین یا حسین یا حسین جان(۲)
********
کاروان غم رسیده (۲)
موسم ماتم رسیده
می زنند بر سر و سینه طفلان
از غم و سوز داغ شهیدان
یا حسین یا حسین یا حسین جان(۲)
********
جملگی غرق عزایند (۲)
در غم کرب و بلایند
جمله با گریه در شور و شینند
زائر قبر مولا حسینند
یا حسین یا حسین یا حسین جان(۲)
********
زینبت از ره رسیده (۲)
آمده قامت خمیده
کس چو زینب چنین غم ندیده
جسم پاک تو در خون تپیده
یا حسین یا حسین یا حسین جان(۲)
********
ای برادر چه کشیدم (۲)
رنج و غمهایی که دیدم
دشمنت رخم ما را نمک زد
زینب و بچه ها را کتک زد
یا حسین یا حسین یا حسین جان(۲)
********
از سفر برگشته ام من (۲)
دلغمین و خسته ام من
بین که آورده ام جمله لاله
تو نگیری سراغ سه ساله
یا حسین یا حسین یا حسین جان(۲)
********
دخترت کنج خرابه (۲)
دفن گردیده شبانه
دیده روی تو و گشته سر مست
در کنار سرت رفته از دست
یا حسین یا حسین یا حسین جان(۲)
********
شاعر: رضا یعقوبیان
منبع: سایت امام هشت
www.emam8.com

نوحه شام غریبان -( برگلان باغ ایمان شد شب شام‌غریبان)

برگلان باغ ایمان (2)
شد شب شام‌غریبان
شور محشر به پا گشته امشب
می زند بر سر و سینه زینب
آه و وایلتا زین مصیبت
********
پاره پیکر شاه دین است (2)
جسم اکبر بر زمین است
لاله های حسین گشته پرپر
اصغر و قاسم و عون و جعفر
آه و وایلتا زین مصیبت
********
هر شهیدی با تن چاک (2)
اوفتاده بر روی خاک
آتش کین زدند خیمه ها را
غم گرفته تمام فضا را
آه و وایلتا زین مصیبت
********
کربلا را غم گرفته (2)
عابدین ماتم گرفته
در کنار بدنهای پاره
ریزد از چشم زینب ستاره
آه و وایلتا زین مصیبت
********
شاعر: رضا یعقوبیان
منبع: سایت امام هشت
www.emam8.com

نوحه تربت گلهای پرپر (اربعین) حضرت رقیه سلام اله علیها

 

چون کاروان عاشقان از ره رسیدند (2)

از دل فغـــان واحسیــنا بـرکشیـدند

گفتند بـا شور و نوا               ای تشنه کام کربلا

مظلوم حسین جان (2)

 

زینب کنار تربت گلهای پـرپـر (2)

بنشسته بـا آه و فغـان و دیــدۀ تر

می‌نالد از سـوز جگر              می‌گوید از رنج سفر

مظلوم حسین جان (2)

 

جانا پس از تو رنج و محنتها کشیدم (2)

زخـم زبـــانها از ستمکــاران شنیــدم

موی سرم گشته سپید              پشتم ز بـار غم خمید

مظلوم حسین جان (2)

 

در شام غم گر چه به ویرانه نشستم (2)

امـا بنــای ظلم را در هــم شکسـتم

بـا خطبـه‌های آتشین             رسوا نمودم خصم دین

مظلوم حسین جان (2)

 

بهر تو ای آرام جان مهمان رسیده (2)

مهمان ز شـام و کـوفۀ ویـران رسیده

ای کوکب اقبال ما               خیز و کن استقبال ما

مظلوم حسین جان (2)

 

آندم که رأست را به نوک نیزه دیدم (2)

دل کندم از جــان و ز جـانم دل بریدم

آتش به جان افروختم              از هجر رویت سوختم

مظلوم حسین جان (2)

 

یک شب رقیه دخترت آن ناز دانه (2)

جـان داد چـون مـرغی میـان آشیانه

از هجر جانگداز تو               پرپر شد ان گل ناز تو

مظلوم حسین جان (2)

 

چون بی تو سوی تربت مادر روم من (2)

چـون خواهرم شرمنده پیش او شوم من

گویم حسینت کشته شد             در خون تنش آغشته شد

مظلوم حسین جان (2)

کاروان بی رقیه سلام الله علیها (نوحه اربعین)

جام دل خون سینه از غم آتشین است

ای عــزاداران دوبـاره اربعین است

وامصیبت (3)

 

دل کبــاب آتـش درد و بـلا شد

چون که زینب وارد کرب و بلا شد

وامصیبت (3)

 

آه از آن ساعت که زینب دیدۀ تر

بـوسه زد بـر تـربت پــاک برادر

وامصیبت (3)

 

از غم داغ بــرادر خـون‌فشان شد

همچو بلبل همـدم آه و فغان شد

وامصیبت (3)

 

جای ما خونین دلان ویرانه گردید

دخترت گِرد سرت پـروانه گردید

وامصیبت (3)

 

چهرۀ زردم گـواه خسته حالیست

جـای پروانه کنارِ شمع خالیست

وامصیبت (3)

دروازه مدینه

نفس المهموم
کاروان اسرا به دروازه مدینه رسید ، امام سجاد از ناقه پیاده شد ، دستور داد خیمه ها رو برپا کردن روکرد به بشیرابن جذلم ،فرمود بشیر خدا بیامرزد پدرت را شاعر بود توهم اگر شاعری به مدینه برو خبر شهادت ابی عبداله رو به مردم برسان ، بشیر وارد شهر شد صدازد یااهل یثرب لامقام لکم بهما ای مردم دیگه مدینه جای ماندن نیست قتل الحسین بکربلا حسین رو در کربلا کشتن ، همه سراسیمه به طرف دروازه شهر دویدن ، ام البنین مادر چهار شهید هم داره می آد.
امام صادق فرمود امام زین العابدین چهل سال برا پدرش گریه کرد ، صدا میزد قتل ابن رسول اله عطشانا
آخ حسین

غزل برگشت زینب (سلام اله علیها) به کربلا

ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرت

زینب نشسته بر سر قبر مطهرت

 

یک اربعین گذشته ولی زنده ام هنوز

قامت خمیده آمده سرو صنوبرت

 

 داداش! به همه سخت گذشته، اگه نمیشناسی من معرفی شون کنم؟*

 

لیلاست این که خیمه زده زیر پای تو

بار دگر بگو که اذان گوید اکبرت

 

این زن که لطمه می زند این گونه بر خودش

او کیست؟ نجمه است عروس برادرت

 

آقا! سکینه جمله ی اشکش سؤالی است

یعنی کجاست قبر علمدار لشگرت

 

در کربلا هنوز زنی گریه می کند

زینب کُش است ناله ی محزون مادرت

 

ای پیکری که زخم تنت بی شماره بود

آورده ام برای تو ته مانده ی سرت

 

بگرفتم از امام زمان حُکم نبش قبر

تا متصل کنم سر پاکت به پیکرت

 

دلشوره داشتم که مبادا کنار تو

چشم ربابه باز بیفتد به اصغرت

 

 باید دوباره وارد گودال خون شوم

خواهم اگر دوباره بوسه بگیرم ز حنجرت

 

من نیز با تو کشته شدم روز واقعه

اذنی بده که دفن شود با تو خواهرت

 

 دیگر پس از تو سایه نشینی نمی کند

از بس که بر تو هست وفادار همسرت

شاعر:سعید توفیقی   

اربعین و گریز حضرت زهرا (س)

روز اربعین وقتی کاروان به کربلا رسید در عیون العبری ابراهیم میانجی آورده لماوَصل الی قبراخیهاالحسین رمت علی ظهر الناقه همینکه به قبر ها رسیدن مثل برگ خزان خودشون رو از روی ناقه ها به زمین انداختن هرکی یه قبری رو بغل گرفته یه وقت بی بی زینب صدا زد اینجا بود برادرم رو کشتن ، اینجا بود علی اکبر رو اربا اربا کردن ، اینجا بود دستهای برادرم رو قطع کردن رحمت خدا بر این اشکها وناله ها ، یا صاحب الزمان منو ببخشید دلا بره مدینه آخه بی بی زینب یک عمر  نگاه میکرد به در نیم سوخته ، اشک تو چشمش حلقه میزد صدا میزد اینجا بود پهلوی مادرم رو شکستن.
صدا بزن زهرا جان

متن شعر پیاده روی اربعین - زمینه - تک

دل به عشق یوسف زهرا نهاده می رویم
از نجف تا کربلا پای پیاده می رویم
یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام


مرغ روحم پر زند در قتلگاه و علقمه
تا گذارم چهره بر خاک عزیز فاطمه
یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام


یابن زهرا سربه کف در سرزمینت آمدم
تا شوم زوار روز اربعینت آمدم
یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام


زائر قبر شریف یوسف زهرا شدم
همسفر با کاروان زینب کبری شدم
یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام


کربلا یا کربلا یاکربلا یاکربلا
زینب خونین جگر برگشته از شام بلا
یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام


ای خدا پروانه ی قبر علی اکبر شدم
زائر هفتاد و دو آلاله ی پرپر شدم
یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

سینه زنی زمینه - پیاده روی اربعین

ببین شور عشقت هنوز اینچنین

 قیامت به پا می کند اربعین

 

به تاب و تبِ عشق و اين جاده ها
دل ما شده زائر کربلا
به پای غمت هستی ما فدا
دوباره شده موکب غم به پا
به یاد غم کاروانی اسیر
امیری حسین و نعم الامیر...

تویی روح قرآن و سلطان دین
که با خون ما گشته عشقت عجین
ببین شور عشقت هنوز اینچنین
قیامت به پا می کند اربعین
می افتد جهان با تو در یک مسیر
امیری حسین و نعم الامیر

غمت آتش سینه ی ما شده
که اینگونه این اشک زیبا شده
تو را جان اطفال تنها شده
به آن پیکر ارباً اربا شده
بیا دست ما را تو مولا بگیر
امیری حسین و نعم الامیر

نوحه واحد امان از دل زینب (سلام اله علیها)

دل سوخته دلها بود محفل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب


همان داغ برادر، بود قاتل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب


دو چشمش به برادر، دو دستش به سلاسل
نگاهي به حسينش، نگاهي سوي قاتل


کند گريه به زخمِ، سرش، چوبه ي محمل
که از خون جبين، سرخ شده محمل زينب


امان از دل زينب، امان از دل زينب
سر از سنگ شکسته، قد از غصّه خميده


به دل داغ برادر، ز رخ رنگ پريده
شرارش به دل زار، اشکش به دو ديده


بوَد از همه عالم، فزون مشکل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب


فلک محو کمالش، ملک مات جمالش
شکسته کمر کوه، ز اندوه و ملالش
کند تا به سر ني، تماشاي هلالش
امان از دل زینب ..

نوحه اربعین

امیری حسین و نعم الامیر
--
سلام علی ساکن کربلا

بود اربعین روز اشک عزا
به یاد اسیران کرب و بلاء

به سر زینب دل شکسته زشام
کنار مزار شه سر جدا

سلام علی ساکن کربلا
--
دلم غرق ماتم شده یاحسین
به ما ظلم اعظم شده یاحسین

اگرچه شده سرنگون کاخ ظلم
ولی قامتم خم شده یا حسین

سلام علی ساکن کربلا
--
تو گفتی که خوبان امیری کنند
دلاور شوند و دلیری کنند

مبادا جوانان به میدان رزم
ذلیلانه اظهار پیری کنند

امیری حسین و نعم الامیر
--
تو گفتی خدا پا در آن می نهد
اگر خانه را گرد گیری کند

تو گفتی صبوری کند خواهرت
چو مجبورشان بر اسیری کنند

تو گفتی هیهات و مردان ما
بمانند و ذلت پذیری کنند

امیری حسین و نعم الامیر
--
به هر کوی و بزم و هر انجمن
سرم خاک پای حسین و حسن

پدر در دو گوشم سرود این سخن
که ای نازنین طفل دلبند من

حسینی بمان و حسینی بمیر
امیری حسین و نعم الامیر
--
ز خون جگر پاک پاکم کنی
سپس عاشق سینه چاکم کنی

به تیغ محبت هلاکم کنی
به صحن ابوالفضل خاکم کنی

که خاکم دهد بوی مشک و عبیر
امیری حسین و نعم الامیر


امیر عباسی

نوحه اربعین

یابن زهرا، یابن زهرا، السلام
پرچم پیروزی آوردم زشام

مظهر صبر توام، زائر قبر توام
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

با قیام خود قیامت کرده ام
مثل مادر استقامت کرده ام

گفته هایم آتشین، خطبه هایم دلنشین
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

ننگ دشمن بر ملا کردم حسین!
شام را کرب و بلا کردم حسین!

کردم از حق یاوری، با زبان حیدری
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

دخت معصومت سفیر شام شد
آبروی مکتب اسلام شد

دورتو پروانه شد، مدفنش ویرانه شد
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

نطق تو می بود در آوای من
خون تو جوشید در رگ های من

شور عاشوراییم، خطبه ی زهراییم
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

خلعت احرام خونین جامه ام
جسم مجروحت زیارت نامه ام

در نماز شب تو را یا اخا کردم دعا
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین

ای سرت گرمِ دعا نوک سنان
خیزو یک بار دگر قرآن بخوان

ازبریده حنجرت، کن دعا برخواهرت
واحسینا، واحسین
واحسینا، واحسین
   سازگار

زمینه - سلام آقا سلام (اربعین)

سلام اقا سلام تو راه کربلام

تو خواب دیشب دیدم منم دارم میام

با کوله بار اشکم با کوله بار آهم

اربعین سال بعد ایشالا توی راهم

تو راه کربلا منو میبینی

انی احامی ابدا ان دینی

تو موکب ها کنار من میشینی

انی احامی ابدا ان دینی

 

روی دوشم علم قدم پشت قدم

ایشالا میرسم شب جمعه حرم

قدم بذار رو چشمام که موقع نزوله

بذار منم بفهمم عزاداریم قبوله

فدای اسم تو چقد شیرینی

تو پادشاهی و منم مسکینی

انی احامی ابدا ان دینی

 

قرار عاشقا نجف تا کربلا

نفس پشت نفس بگو شکر خدا

اگه که حسن مطلب امیر مومنینه

حسن ختام این راه یل ام البنینه

فدای اسم تو چقد شیرینی

تو پادشاهی و منم مسکینی

انی احامی ابدا ان دینی

روضه رسیدن کاروان از کربلا به مدینه  

ای مدینه سوز دیگر ساز کن                                              در بروی داغ داران باز کن

اهل یثرب خون فشانید از دو عین                                     من خبر آوردم از قتل حسین

مادر عباس با قلب کباب                                        داد یک یک آل عصمت را جواب

گفت ای یاران سئوالم از شماست                           دختر مظلومه ام زینب کجاست

دید نا گه بانویی با قد خم                                            گفت مادر دخرت زینب منم

من سیه پوش گل یاس توام                                               داغ دار از بهر عباس توام

جان مادر داغ پیرم کرده است                                              درد و غم از عمر سیرم کرده است

عمر زینب بارها بر سر رسید                                               تا کنار قبر پیغمبر رسید

ناله کرد و گفت با صوتی حزین                                السّلام ای رحمه للعالمین

روضه محاوره ای : وقتی خبر رسیدن کاروان به مدینه رسید همه منتظر بودن ببینن خانم ام البنین مادر چهار شهید با خانم زینب مادر دو شهید با چه حالی بهم میرسن ، وقتی همدیگه رو دیدن دست به گردن هم انداختن شروع کردن به گریه کردن زانوانشون سست شد رو زمین نشستن ، خانم ام البنین سوال کرد زینب جان از مولام حسین بگو ، فرمود منو معافم کن ، اسرار کرد ، فرمود همینقدر بدان حسینو بین دونهر آب لب تشنه شهید کرد ، گفت مگه عباسم نبود با بودن عباس کی جرأت کرد به حسین نزدیک بشه ، یه وقت دید خانم زینب صدا زد نمک به زخمم نزن آخه عباس رفت برا بچه های حسین آب بیاره سه هزار نفر نگهبان شریعه بهش حمله کردن ، اول دستاشو قطع کردن ، با عمود آهنین به فرقش زدن یه وقت دید ام البنین داره خاکها رو بر میداره به سر میریزه و صدا میزنه حسین جان

بشیر بن جذلم می گوید:


چون (با کاروان اسرا از شام) به نزدیک مدینه رسیدیم، امام علی بن الحسین علیه السلام پیاده شد، خیمه‌ای بر پا کرد و زنان خاندان را پیاده فرمود آن‌گاه فرمود:« ای بشیر، خدا پدرت را بیامرزد که شاعر بود. تو نیز شعر می‌گویی؟» گفتم:«آری، ای پسر پیغمبر! من هم شاعر هستم فرمود:« به مدینه برو و خبر شهادت اباعبدالله را به اطلاع مردم برسان.

بشیر میگه من بر اسبم سوار شدم و با شتاب وارد مدینه شدم. چون به مسجد رسول خدا رسیدم، گریه‌کنان این اشعار را خواندم:« ای مردم مدینه! دیگر در مدینه نمانید، چون حسین کشته شد. از شهادت اوست که اشک چشم من چون باران فرو می ریزد.


بدن حسین در زمین کربلا به خون آغشته شد و سر مقدس او را بالای نیزه ها در شهرها گرداندند.»
سپس گفتم:« ای اهل مدینه، اینک علی بن الحسین علیه السلام با عمه ها و خواهرانش نزدیک شما و پشت دیوار شهر شماست. من فرستاده او هستم.

زنان مدینه بیرون ریختند و فریاد واویلا سر دادند. پس از رحلت پیامبر خدا، هرگز آن همه گریه کننده و عزادار ندیده بودم. مردم مدینه مرا رها کردند و با شتاب از مدینه بیرون رفتند. من با اسب خویش تاختم و خود را به آنجا رساندم. دیدم مردم در همه‌‌ی راه ها ایستاده اند. از اسب پیاده شدم، از میان ازدحام جمعیت گذشتم و خود را به خیمه امام رساندم.


امام درون خیمه بود. پس از چند لحظه از خیمه بیرون آمد و با دستمالی که در دست داشت اشک چشمانش را پاک کرد. از پی او خادمی آمد، چهار پایه ای آورد و بر زمین گذاشت و امام زین العابدین بر آن نشست. ولی نمی توانست از ریختن اشک خودداری کند. صدای گریه از هر جانب برخاسته بود. ناله زنان و کنیزان بلند شده بود. مردم از هر طرف به امام تسلیت می گفتند و تمام فضا، یکپارچه گریه و ناله بود.
در این هنگام امام سجاد علیه السلام با دست خود اشاره کرد که ساکت شوند، آن گاه خطبه‌ای خواند.

وقتی وارد شهر شدن زینب کبرى(علیها السلام) خود را به مسجد پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) رساند و در حالى که دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به رسول خدا(صلى اللهعلیه وآله) مى گوید: «یا جَدّاه اِنّی ناعِیهٌ اِلَیْکَ اخِی الْحُسَیْنَ»؛ (اى جدّا! من خبرمرگ برادرم حسین را براى تو آورده ام). زینب پیوسته گریه مى کرد و اشک و آهش تمامى نداشت. و هر بار که به برادرزاده اش على بن الحسین(علیه السلام) مى نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى شد.


سکینه نیز فریاد زد: (اى جدّا! از مصایبى که بر ما گذشت به تو شکایت مى کنم. به خدا سوگند، من سنگ دل تر، جفا کارتر و خشن تر از یزیدندیدم و هیچ کافر و مشرکى را بدتر از او سراغ ندارم! او با چوبدستى اش به دندان پدرم مى زد و مى گفت: ضربه ها چگونه است اى حسین!)؛ «...فَلَقَدْ کانَ یَقْرَعُ ثَغْرَ اَبی بِمِخْصَرَتِهِ وَ هُوَ یَقُولُ: کَیْفَ رَاَیْتَ الْضَّرْبَ یا حُسَیْنُ».

منابع:

لهوف سید بن طاووس، ص 233.

روضه اربعین - استاد میرزا محمدی

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ ی اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ

چقدر نام تو زیباست ،اباعبدالله

حرمت عرش معلی ست اباعبدالله

دستگیری زگدا ،گردن هر ارباب است

کار ما دست تو آقاست اباعبدالله

ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم

سینه زن زینب کبری ست ،اباعبدالله

راوی میگه :

فواللَّه، لا انسی زینب بنت علی ابن ابیطالب فابکت واللَّه، کل عدوا و صدیق ، یه جوری با این بدن اربا اربا حرف زد ، که حتی مرکب ها به گریه افتادن

السّلام عَلیَ الحُسَین (ع)

وعَلی عَلِِیِ ابن الحُسَین(ع)

وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع)

و عَلی اَصحابِ الحُسَین (ع)

*اینم برا امام و شهدامون مدافعان حرم زینبی فیض ببرن مرحوم شیخ نمر فیض ببره، گفت :*

ای مصحف ورق ورق روح پیکرم

آیا تویی برادر من نیست باورم

بر سینه ی شکافته ات چون نظر کنم

یاد آورم ز سینه ی مجروح مادرم

حسین ......

این غم کجا برم که ز هجده عزیز خود

یک پیرهن نشانه برم نزد مادرم ....

حسین ....جان.... یاد همه شهدا بخیر

بابی المستضعف الغریب یا ابا عبدالله

لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد

ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین

 

ما را خدا به عشق تو می بخشد عاقبت

ما عاقبت به خیر تو در روضه ها شدیم

*قربون همتون، هیچ وقت سیریه از گریه ی بر حسین ندارید به خدا اینا همه سرچشمه ش گریه های مادرش فاطمه ست فرمود ابوبصیر مادرم فاطمه رو می خوای یاری کنی یا نه انَّ فَاطِمَهَ لَتَبْکِیهِ وَ تَشْهَقُ شهقة ....*

مادرت گفت بُنیَّ دل ما ریخت بهم

بردن نام تو غوغاست اباعبدالله

*اصلا از روضه ی گودال نمیشه ابتر خارج شد بزار بگم همه فیض ببرن*

خواهرت گوشه ی گودال تماشا می کرد

بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله

*یکی می گفت عمامه ش مال منه ،یکی می گفت انگشت و انگشترش مال منه، یکی گفت پیراهنش مال منه ،اما خدا لعنت کنه خوبی رو چنان سر بریده رو از تو گودال ....ای حسین .....*

سری به نیزه بلند است در برابر زینب

خدا کند که نباشد سر برادر زینب

مَا تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُوادِی کانَ هَذَا مُقَدَّرًا مَکتُوبَاً

یارب از دل های ما نور محبت را مگیر

این تجمع این توسل این ارادت را مگیر

هستی ما بستگی دارد به عشق اهل بیت

هرچه می خواهی بگیر اما ولایت را مگیر