مدح میلاد امام حسن عسکری علیه السلام

مدینه بار دیگر در سرور است

برای تهنیت گل دست حور است

به بیت هادی دین شور و غوغاست

در آغوشش یکی ماه دلاراست

حدیثه همسرش خوشحال و خندان

رخش گردیده همچون ماه تابان

شده بیت ولایت غرق شادی

به دنیا آمده فرزند هادی

هم اینک نور هم عهدی رسیده

در این عالم اباالمهدی رسیده

حدیثه می زند بوسه به رویش

پدر با شادمانی محو رویش

پدر محو رخ فرزند گشته

ز دیدار مهش خرسند گشته

بود بر دست هادی ماهپاره

به زیر مقدمش ریزد ستاره

بود او هدیه ای از سوی سرمد

حسن زیبا گل آل محمد

به پا گردیده جشن شادمانی

ز یمن مقدم این یار جانی

گلی از گلشن باغ جنان است

پدر بر مهدی صاحب زمان است

بود دوم حسن از نسل حیدر

که می نازد به او زهرای اطهر

گل بستان سرای عصمت است او

در این عالم امید امت است او

چو جدش مجتبی باب النجات است

ولای او کلید مشکلات است

امام و منجی و روشنگر است او

شفیع شیعیان در محشراست او

همه عالم فدای تار مویت

چو جدت مرتضی خلق نکویت

بود صحن و سرایت جنت ما

بود مهر و ولایت عزت ما

بود دارالشفا صحن و سرایت

همه در آرزوی سامرایت

من امشب غرق احسان تو هستم

کرم کردی و مهمان تو هستم

شب میلادتان بر تو پناهم

به حق مهدی ات بنما نگاهم

منم مولا گدای سامرایت

شدم ریزه خور خوان عطایت

به سویت آمده‌ عبد فقیری

که از لطف و کرم دستم بگیری

(رضایم) نوکر وعبدو غلامت

همیشه شاملم لطف مدامت

برای مهدی تو بیقرارم

برای دیدنش چشم انتظارم

رضا_یعقوبیان

مدح حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام

باز از بحر ولایت گوهری پیدا شد

افق فضل و شرف را قمری پیدا شد

نخل سرسبز ولا را ثمری پیدا شد

یا که در طور ولایت شجری پیدا شد

در سماوات و زمین جشن عظیم است امشب

عید میلادِ کریم ابن کریم است امشب

بهترين زاده ابناء جهان اين پسر است

در نیاز علوی سرو روان این پسر است

فخر دین ، قبله دل ، کعبه‌ی جان این پسر است

نجل مولای کریمان جهان این پسر است

اوست سروي كه بود دامن هستي چمنش

صلوات همه بر حُسن حَسن در حَسنش

صاحبان کرم و جود کریمش خوانن

اهل فضل و شرف و علم ضعیمش خوانن

آیت رحمت و رحمان و رحیمش خوانن

خیل عباد همه عبد عظیمش خوانن

اوست ماهی که بر ابنای زمان می تابد

نورش از ری به همه خلق جهان می تابد

حرمش كعبه آمال دل آگاه است

قامتش سرو و لبش كوثر و رويش ماه است

حَسني حُسنش، بر خلق چراغ راه است

زائر مرقد او زائر ثارالله است

خاص و عامند ز هر سوي رهين كرمش

دل صد قافله سر گرم طواف حرمش

اهلِ ری قدر بدانید چونین نعمت را

نعمتِ سایه‌ی این دست گل عترت را

فيض همسايگی تربت آن حضرت را

بر شما داده خدا اين شرف و رفعت را

بال جبرئيل زده سايه به بام و درتان

اين شما ، اين حرم زاده‌ی پيغمبرتان

ری سپهر و حرم اوست مه تابانش

يا حجاز است و بُوَد كعبه جاويدانش

برتر از عرش بُوَد بارگه و ايوانش

جان من ، جان همه خلق جهان قربانش

دوست دارم كه شب و روز ز لطف وكرمش

پر زند مرغ دلم يكسره سوي حرمش

زائر او به خدا فيض قرابت دارد

آيه وحي در اين خانه كتابت دارد

در و ديوار حرم نقش نجابت دارد

زیر این قبه دعا کن اجابت دارد

ماه صد انجمن اينجاست خدا مي داند

آفتاب حسن اينجاست خدا مي داند

اي گل باغ حسن عطر تو بر روح صفاست

خاكِ درگاه تو بر درد دل خسته شفاست

كرم و جود تو بر ما به عيان و به خفاست

سر به خاك حرمت گر نگذاريم جفاست

«ما به اين در، نه پي حشمت وجاه آمده ايم»

«از بد حادثه اينجا به پناه آمده ايم»

شاعر : استاد غلامرضا سازگار

مرحبا مرحبا ، جشن عظیم است

مولد حضرت عبدالعظیم است

عبدالکریم است، بر ما زعیم است

پور امام مجتبی از نسل طاها

خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا ..

بوی گل می رسد از دشت و صحرا

خنده دارد به لب عروس زهرا

او را ببویید، پیوسته گویید

خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا ..

این پسر رهنمایِ عدل و داد است

پیرو هادی و مولا جوادست

منم غلامش ، مستم ز جامش

خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا ..

اهل ری قدر این نعمت بدانید

همه از جان و دل این را بدانید

هر کس که شد زائر او در بلد ری

شد زائر کرببلا زائرِ در ری

خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا ..

مرقدت غرق نور ای تربتت پاک

قبر جدت حسن شد تلی از خاک

یارب به حق، مولوده امشب

کن ریشه‌کن وهابیت از شهر طاها

خوش آمدی خوش آمدی یابن الزهرا ..

روضه سید الشهدا علیه السلام

چِشم خود بستم نبینم

چه بلایی سر تو می‌آید

*حضرت زینب سلام الله علیها بالای تل ایستاده ولی چشماش رو بسته دستاشو رو سرش گذاشته هی داره میگه..." وا مُحمدا وا عَلیا وا امّاه..." فقط هر دفعه از دور چشماشو باز می‌کنه ببینه کار حسین تموم شده یا نه. ولی هی می‌بینه نه، هنوز که هنوزه دوره اش کردن دارن شمشیر می‌زنن. راوی میگه سه ساعت ابی عبدالله تو گودال دست و پا می‌زد سه ساعت اینا هی می‌زدنش.یکی خسته میشد می رفت یکی تازه نفس میومد.. اونقدر نیزه به بدنش زدن راوی میگه همینجور که نفس می‌کشید از لابلای شبکه‌های زِره خون جاری می‌شد. آخه نیزه می‌زدن دیگه در نمی‌آوردن نیزه رو میشکوندند....مادرش تو بستر افتاده بود هر نفسی می‌کشید این پیراهن پرِخون می‌شد فضه میومد، اسما میومد پیراهن رو عوض می‌کرد‌....*

حسین‌جان عزیزدلم!

چشم خود بستم تا نبینم چه بلایی سر تو می آید

با دوگوش خود شنیدم که نالهٔ مادر تو‌می آید

یه گوشه ی گودال مادر و دیدم من

که رفته بود از حال دیر رسیدم من

سر تو دعوا بود ناله کشیدم من

سر تو رو بردن دیر رسیدم من

از میان شلوغی گودال

چیزی از جسم تو نمی‌ماند

بعد از این غارتی که شد

دیگر از تو جز اسم تو نمی‌ماند

این یکی می‌کِشد تو را بر خاک

قصد دارد تو را بیآزارد

آن یکی آمده در این اوضاع

از سر عمامهٔ تو بردارد

می‌زند داد بَس کنید اینقدر

بدنش را به خاک و خون نکشید

با سرنیزه و نوک خنجر

این همه بر دهان او نزنید

شب جمعه

شب جمعه است، بیا حال مرا بهتر کن

فکر دلواپسیِ قلب منِ مضطر کن

گذر عمر منِ بی سر و پا بر تو نخورد

عزم دیدار مرا در نفس آخر کن

عمر من رفت و تو را درک نکردم آقا

فهم من درخورِ درک تو نشد باور کن

چِقَدَر نام تو بردم به زبانم، یک بار

تو صدایم بزن و خوش دلم ای دلبر کن

سهم من، از تو فراقِ تو شده غم دارم

منّتی بر سر من نِه، تو غمم کمتر کن

این شب جمعه اگر مقصد تو کرب و بلاست

نزد ارباب دعایی به منِ نوکر کن

«به یاد قدیمیا..

ابا صالح التماس دعا

هرکجا رفتی یاد ما هم باش

نجف رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش»

کربلا با تو صفا دارد و بی تو سخت است

سختی راه، بر این خسته تو راحت تر کن

روضه ی جدّ غریبت شب جمعه باز است

باز روضه، تو نخوان، فکرِ دلِ مادر کن

*اگر کشتن چرا آبِت ندادند..

دوباره نالهٔ هفتگی مادر شروع شد ...بُنَیَّ قَتَلوکَ عَطْشانا...*

امامت امام زمان عج

باز امشب شور و شادی ها بپاست

سامره لبریز نور کبریاست

سامره گردیده چون وادی طور

عالم هستی پر از غلمان و حور

نورباران گشته در روی زمین

بهر تبریک آمده روح الامین

این ندا آمد زسوی سامرا

تا کند شادان دل اهل ولا

از خدا لطف و عنایت آمده

در جهان شور ولایت آمده

با عنایات خدای لایزال

آمده بر شیعه هنگام وصال

آخرین منجی و روشنگر رسید

هستی زهرا گل حیدر رسید

زینت عالم گل نرجس شده

مهدی زهرا مه مجلس شده

سر زده از سامره ماه تمام

مهدی زهرا شده بر ما امام

آمده بنیان کن ظلم و ستم

تا برد از هر دلی رنج و الم

نوربخش عالم امکان بود

پای تاسر رحمت یزدان بود

شیعه امشب با ولایش شاد شد

خانه ی ویران دل آباد شد

عالم هستی ز نورش منجلیست

جد مظلومش حسین بن علیست

خلق عالم میهمان خوان اوست

تا ابد شرمنده ی احسان اوست

منتظر بر دیدنش خلق جهان

تا بیاید مهدی صاحب زمان

ای گل عصمت عزیز مصطفی

بهر احقاق حق زهرا بیا

ما همه چشم انتظار روی تو

چشم ما هر لحظه باشد سوی تو

شیعه ی مولا صدایت میکند

گر بیایی جان فدایت می‌کند

با تو حق بر ما کرامت می‌کند

دوستی با تو قیامت می کند

ای که هستی بر همه عالم پناه

از محبت جمع ما را کن نگاه

ای که هستی شیعه را حبل المتین

دست های خالی ما را ببین

پر کن از مهر و ولایت جان ما

با نگاهی دفع کن آلام ما

جان زهرا دلشکسته مادرت

نوکرانت را مرانی از درت

نوکرت هستم (رضا) دستم بگیر

یک نگاهم کن همه هستم بگیر

#رضا_یعقوبیان

سرود امامت امام زمان عج

ربیع الاول رسیده ماه غم گشته تمام

نهم ماه ربیع مهدی شده بر ما امام

از زمین سامرا گشته مهدی مقتدا

مهدی زهرا مدد(۲)

سامره امشب ز لطف کبریا گلشن شده

چشم عالم از عنایات خدا روشن‌شده

شد امام عالمین عسکری را نورعین

مهدی زهرا مدد

عاشقان ای عاشقان هنگام هم عهدی شده

آخرین رهبر برای دین ما مهدی شده

او گل این عالم است اولیا را خاتم است

مهدی زهرا مدد

هر کجا را بنگری شور و شعف برپا شده

شادمان از این امامت حضرت زهرا شده

بزم شادی شد بپا زین گل زهرا نما

مهدی زهرا مدد

آخرین منجی و روشنگر بود در عالمین

رهرو راه نبی و حیدر و زهرا،حسین

حجة بن العسکری خلق وخویش حیدری

مهدی زهرا مدد

شادمان گردیده قلب شیعیان مرتضی

زین خبرشادان شده اندرجنان خیرالنسا

کعبه ی دلها بود مقتدای ما بود

مهدی زهرامدد

دیدگان منتظر چشم انتظار دیدنش

اهل دنیا،دل ز عالم می‌برد خندیدنش

گر که گردد آشکار هرخزان گرددبهار

مهدی زهرا مدد

عالم هستی شده یابن الحسن مهمان تو

در کنار سفره ی جود تو و احسان تو

آمدم بر تو پناه سائلت راکن نگاه

مهدی زهرا مدد

#رضا_یعقوبیان

آغاز امامت امام زمان (عج)

.

آغاز امامت و ولایت امام زمان عج

باز امشب شور و شادی ها بپاست

سامره لبریز نور کبریاست

سامره گردیده چون وادی طور

عالم هستی پراز غلمان و حور

نورباران گشته در روی زمین

بهر تبریک آمده روح الامین

این ندا آمد زسوی سامرا

تا کند شادان دل اهل ولا

از خدا لطف و عنایت آمده

در جهان شور ولایت آمده

با عنایات خدای لایزال

آمده برشیعه هنگام وصال

آخرین منجی و روشنگر رسید

هستی زهرا گل حیدر رسید

زینت عالم گل نرجس شده

مهدی زهرا مه مجلس شده

سرزده از سامره ماه تمام

مهدی زهرا شده بر ما امام

آمده بنیان کن ظلم و ستم

تا برد از هر دلی رنج و الم

نوربخش عالم امکان بود

پای تاسر رحمت یزدان بود

شیعه امشب با ولایش شاد شد

خانه ی ویران دل آباد شد

عالم هستی ز نورش منجلیست

جد مظلومش حسین بن علیست

خلق عالم میهمان خوان اوست

تا ابد شرمنده ی احسان اوست

منتظر بر دیدنش خلق جهان

تا بیاید مهدی صاحب زمان

ای گل عصمت عزیز مصطفی

بهر احقاق حق زهرا بیا

ما همه چشم انتظار روی تو

چشم ما هر لحظه باشد سوی تو

شیعه ی مولا صدایت میکند

گر بیایی جان فدایت می‌کند

با تو حق بر ماکرامت می‌کند

دوستی با تو قیامت می کند

ای که هستی بر همه عالم پناه

از محبت جمع ما را کن نگاه

ای که هستی شیعه را حبل المتین

دستهای خالی ما را ببین

پر کن از مهر وولایت جان ما

با نگاهی دفع کن آلام ما

جان زهرا دلشکسته مادرت

نوکرانت را مرانی از درت

نوکرت هستم(رضا) دستم بگیر

یک نگاهم کن همه هستم بگیر

رضا_‌یعقوبیان